برکه ای بی انتها

به دریا افتادگان قدر ساحل بدانند بیا تا ساحلی در بیکران دریا باشیم

برکه ای بی انتها

به دریا افتادگان قدر ساحل بدانند بیا تا ساحلی در بیکران دریا باشیم

گذرگاه

در گذرگاه زمان
خیمه شب بازی دهر
به همه تلخی و شیرینی خود می گذرد
عشق ها می میرند
رنگها رنگ دگر می گیرند
و فقط خاطرهاست
که چه شیرین و تلخ
دست ناخورده به جای می ماند