شبی غمگین شبی بارانی و سرد
مرا در غربت فردا رها کرد
دلم در حسرت دیدار او ماند
مرا چشم انتظار کوچه ها کرد
به من می گفت تنهایی غریب است
ببین با غربتش با من چه ها کرد
تمام هستی ام بود و ندانست
که در قلبم چه آشوبی به پا کرد
و او هرگز شکستم را نفهمید
اگر چه تا ته دنیا صدا کرد ...
سلام .. چه قلب های تنهایی !!!بروزم
سلام . آهنگ رو باید در ویرایش قالبت قرار بده که اونم کد داره .روزات برفی
سلام پسر. چطوری؟
من یکی از قلبا رو شناختم. مال یه پسره به اسم اسماعیل. ولی قلب دختره مال کیه!؟!؟!؟!؟!
خوش باشی.
منتظر مرد دریا باش.
امیدوارم که هیچ وقت غمگین نباشی...
دی...سلام یادم رفت...
ببخشی...
خوبی؟
بای
سلام اسماعیل جان هم شعر زیبایی بود و هم عکس زیبایی موفق باشی...
سلام اسماعیل جان هنوز به روز نشدی؟
موفق باشی...news
سلام دوست گرامی .
موفق باشی ....
سلام اسماعیل
بروزم خواستی سر بزن
مرسی
موفق باشی
آفتاب نگاهت
روشنای کهکشان تنهایی من است
شک ،
در من پایان می گیرد
آنگاه که لبخند می زنی به رویم
امید،
در من جان می دمد
آنگاه که
گوشی صبورمی شوی
برای گفته ها و ناگفته هایم
همپای دردها و
دریغ هایم می شوی
تا مباد از خود واپس بمانم
همتای من اگر تو
تا ابد
چله نشین شادی های
بی پایان خواهم بود
با تو
به هر چه آفتاب اقتدا می کنم
این همه نجابت
دریغ است که
در حصار حسادت من اسیر بماند
تابنده باش
آنچنانکه که بوده و هستی
نه برای من
برای همه کسانی که
برای رسیدن به امیدهاشان
به آفتابی چون تو نیاز دارند ؛
صادق و صمیمی و پاک
به روزم کم پیدا شدی.....